محل تبلیغات شما
فردا شب که شد اس داد

نوشت : سلام .

بازم تپش قلبه من شروع شد . دیشبو تا خوده صبح نخوابیده بودم ، شب رو تا صبح

آهنگ های چاووشی گوش دادم و گریه کردم .

نوشتم : سلام .

نوشت : خوبی ؟

نوشتم : چه خبر چی شد ؟ قول دادی یه راهی واسه من بذاری .

نوشت : اول جواب منو بده . خوبی ؟

نوشتم : نه . حالا تو جواب بده . راهی پیدا کردی ؟

نوشت : آخه من چیکار میتونم بکنم لیلی ؟ ها ؟

نوشتم : یعنی چی ؟ تو دیشب بهم قول دادی .

نوشت : من متاهلم . متااااااااااااااهل . میفهمی ؟ خب تو بگو من چیکار کنم ؟

نوشتم : خدایا این کلمه رو که به زبون میاری دلم میخواد خودمو بکشم . قرار

نبود من بگم . قرار شد تو یه فکری بکنی . حداقل یه عکس از خودت

بهم بده یا یه فیلم از خودت بهم بده میلاد خواهش میکنم نه نگو . تو چرا

اینطوریی ؟ امشب یه حرفو میزنی فردا یادت میره میزنی زیرش . آخه من از دسته

تو چیکار کنم ؟ آخر از دسته تو دق میکنم میمیرم به قرآن .

یه بار قبلا ازم پرسیده بود لیلی اگه بفهمی من یکی دیگه رو دوست

دارم چیکار میکنی ؟ منم بهش گفته بودم  هیچی خودمو میکشم .

دروغ نگفته بودم . واقعا اینکارو میکردم .

الانم

نوشت : نه لیلی بیخیال . خدا نکنه اما واقعا راهی نیست .

نوشتم : باشه اما مطمئن باش من بدون تو دووم نمیارم میلاد جدی میگم .

نوشت : اینطوری نگو . موفق باشی بای .

انگار که قلبم وایساد یه لحظه . یعنی میلاد بای داد ؟؟؟ 

یعنی همه چی تموم ؟ ولی من نمیتونم .

نوشتم : میلاد فقط یه خواهش ازت دارم ، هیچوقت منو فراموش نکن . هیچوقت .

باشه ؟ قول میدی ؟ 

این پیامارو که داشتم مینوشتم اشکم همینجوری داشت میومد .

نوشت : باشه .

نوشتم : هر چند وقت یه بار میتونم بهت اس بدم ؟ نگو نه که داغون میشم .

اینو ازم دریغ نکن میلاد . باشه ؟

نوشت : باشه حالا چرا اینطوری میگی .

خلاصه دیگه تموم شد و من هر چند وقت یه بار یه اس بهش میدادم

هر چند که جواب نمیداد .

یه مدت گذشت ما قرار شد بریم یه هفته مسافرت . 

من گوشیمو خونه جا گذاشتم . بعد از یک هفته که برگشتیم . 

چند تا پیام از دوستام و چند تا هم زنگ داشتم که یکیش میلاد بود .

خوشحال شدم سریع بهش اس دادم

نوشتم : سلام . من مسافرت بودم گوشیمو جا گذاشته بودم ، کاری داشتی ؟

نوشت : نه اشتباهی دستم خورد زنگ نزدم .

خورد تو ذوقم .

نوشتم : توکه زنگ زده بودی ، حالا نمیشد نگی اشتباه زنگ زدی ؟ نمیشد

بگی زنگ زده بودم حالتو بپرسم ؟

نوشت : حالا بیخیال .

نوشتم . ok

چند شب بعد تو خواب میلادو دیدم . یعنی همیشه میدیدما اما ایندفعه

فرق میکرد .

غروب که با دوستم بیرون رفته بودم بهش اس دادم 

نوشتم : میلاد ؟

نوشت : بله ؟

نوشتم : من اگه ازدواج کنم میای عروسیم ؟

نوشت : آره چرا که نه . چیه ؟ داری  ازدواج میکنی ؟

نوشتم : نه . اما دیشب خواب دیدم دارم عروسی میکنم و توام اومدی عروسیم .

نوشت : آره اگه شرایط باشه حتما میام .

نوشتم : چه شرایطی ؟ 

نوشت : اینکه مطمئن باشم اومدنم به ضررت نمیشه .

نوشتم : هیچوقت به ضررم نمیشه . حتی اگه به ضررم باشه من برای آخرین

بار دیدنتو به جون میخرم .

نوشت : لیلی تو اگه ازدواج کنی حاضری با منم رابطه داشته باشی ؟؟ ازدواج تو

دلیل نمیشه که ما قطع رابطه کنیم .

نوشتم : اگه تو راضی باشی آره اما اگه راضی نباشی نه .

انگار از جوابم شوکه شد 

نوشت : یعنی چی اگه من راضی باشم ؟

نوشتم : خب اگه واست مشکلی پیس نیاد و راضی باشی من راضیم 

اما اگه واسه تو دردسر بشه هیچوقت راضی نیستم .

نوشت : واسه من هیچ دردسری نمیشه . پس راضی ای دیگه .

نوشتم : آره اما این به این منظور نیست که من دختره بدی و دختره خیانتکاریما .

من اگه با هر کی ازدواج کنم اگه تو بخوای حاضرم باهات رابطه 

داشته باشم چون دوستت دارم اما اگه با تو ازدواج کنم هیچوقت خیانت نخواهم

کرد . راستی مگه تو نامزد نداری ؟ چرا باید یه همچین حرفی بزنی ؟!

نوشت : دارم اما چه ربطی داره . باشه میدونم .

خدایا حرفاش خیلی فکرمو مشغول میکرد . اونکه نامزد داشت نباید این حرفو

میزد !!!!!!

رفتارش عادی نبود . مثله پسرایی که نامزد کردن نبود .

پازل این داستان رو هر جوری کنار هم میچیدم بازم جور در نمیومد .

 

میخوام از عشقم بگم 17

میخوام از عشقم بگم 16

میخوام از عشقم بگم 15

؟ ,نوشت ,نوشتم ,تو ,یه ,اگه ,؟ نوشتم ,؟ نوشت ,یه بار ,ازدواج کنم ,اما اگه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بازرگانی بین الملل