محل تبلیغات شما
من نه از اینکه نامزد داره مطمئن بودم ، نه از اینکه نامزد نداره .

نمیدونستم .

بعضی وقتا که با خودم حرف میزدم به این نتیجه میرسیدم که نامزد نداره

اما بعضی وقتا هم میترسیدم از اینکه نکنه واقعا نامزد داشته باشه ؟!!

آخه با حرفایی که اون بهم زده بود اصلا جور در نمیومد .

اونی که همش میگفت نمیخواد با کسی باشه و میخواد تا آخر عمر تنها باشه

حالا چطور ممکنه که نامزد داشته باشه ؟!!!!

خب اون اگه میخواست ازدواج کنه ، پس مشکلش با من چی بووووود ؟!!

من هیچوقت میلاد رو به اجبار نخواستم که عاشقه خودم کنم .

دوست داشتم که عاشقم بشه اما هیچوقت زورش نکردم .

اصلا نمیشه که کسی رو به زور عاشق کرد . اما همیشه این حرفو بهش میزدم

بهش میگفتم که 

 اگه با من مشکل داری بگو . اگه مشکلت منم ، خب بگو .

اگه قابله حل باشه که حلش میکنم ، مثلا اگه مشکلش نوعه آرایشه من بود من

میتونستم آرایشمو تغییر بدم اما اگه با خوده من مشکل داشت و از من خوشش 

نمیومد ، دیگه نمیتونستم کاری بکنم .

اما من همیشه ازش میخواستم که این موضوع رو واسم روشن کنه 

ولی هیچوقت رک حرفش رو نمیزد

نه میگفت میخوامت ، نه میگفت که نمیخوامت .

من اگه تکلیفم معلوم میشد راحتتر میتونستم مشکلو حل کنم 

یا فراموشش کنم .

یکی دیگه از اخلاقای میلاد که خیلی ازش بدم میومد این بود که بعضی وقتا

سعی میکرد خودشو اونجوری که نیست نشون بده

و این خیلی چیزه بدیه

یه پسره غیرتی رو خیلی راحتتر میشه تحمل کرد تا یه پسری

که میخواد ادای پسرای غیرتی رو در بیاره . اونم تازه نه همیشه فقط بعضی 

وقتا .

مثلا یه بار یادمه جمعه با دوستم رفته بودم بیرون ، وقتی برگشتم خونه اس داد

کجایی چرا ازت خبری نیست چند روزیه ؟!!

(چند روز عمدا بهش اس ندادم تا ببینم اگه من بهش اس ندم ، اون اس میده یا نه) 

منم بهش گفتم هیچی وقتی تو اس نمیدی من واسه چی اس بدم

دوباره نوشت : پرسیدم کجایی ؟

منم نوشتم : با یکی از دوستام بیرون بودم همین الان رسیدم خونه .

در کمال تعجب وناباوری دیدم که نوشت : بیرون میری نباید قبلش بهم خبر بدی ؟

از این اس ام اسش خیلی تعجب کردم

چند بار پیامو خوندم که نکنه اشتباه خونده باشم و چند بار هم اسمه فرستنده

رو نگاه کردم که نکنه این یکی دیگه س که اس داده .

اما خودش بود که اس داده بود . واسش نوشتم : از کی تا حالا من وقتی بیرون 

میرم باید بهت خبر بدم ؟!!

گفت : هر وقت میری بیرون باید بهم بگی .

گفتم : من تا حالا از این کارا نکردم .

گفت : از این به بعد میکنی .

نمیدونستم این رفتارش خوب بود یا نه !!!!! نمیدونستم

باید خوشحال میشدم یا ناراحت .

اما مهم این بود که حرفش از ته دل نبود و راست نبود

اینکه بعضی وقتا سعی میکرد منو مهم جلوه بده بدم میومد .

من اصلا واسش مهم نبودم اما سعی میکرد که یه رفتاری کنه که مثلا

من واسش مهمم . این خیلی بیشتر منو اذیت میکرد .

اگه همیشه خوده واقعیش رو نشون میداد خیلی بهتر بود فکر کنم .

هیچ دختری از یه همچین رفتاری خوشش نمیاد .

 

میخوام از عشقم بگم 17

میخوام از عشقم بگم 16

میخوام از عشقم بگم 15

اس ,، ,رو ,اگه ,؟ ,خیلی ,بعضی وقتا ,از این ,بود که ,سعی میکرد ,از اینکه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها